جدول جو
جدول جو

معنی غریب پرور - جستجوی لغت در جدول جو

غریب پرور
کسی که مردم غریب و بینوا را بنوازد و پذیرایی کند
تصویری از غریب پرور
تصویر غریب پرور
فرهنگ فارسی عمید
غریب پرور
(بِ)
کسی که مردم درویش و غریب و بینوا را بنوازد وپذیرائی کند. (ناظم الاطباء). غریب پرست. غریب نواز
لغت نامه دهخدا
غریب پرور
غریب نواز
تصویری از غریب پرور
تصویر غریب پرور
فرهنگ لغت هوشیار
غریب پرور
غریب نوازغریب دوست
متضاد: غریب کش، غریب گداز
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غریب پرست
تصویر غریب پرست
آنکه مردم غریب را دوست بدارد و در حق آنان نیکی کند، غریب دوست، آنکه غریبه ها را به خانوادۀ خود ترجیح دهد
فرهنگ فارسی عمید
(غَ پَرْ وَ)
ملاطفت و مهربانی درباره مردمان درویش و غریب و بینوا. (ناظم الاطباء). غریب نوازی. غریب دوستی
لغت نامه دهخدا
(بُ)
آنکه مردم غریب و بینوا را بنوازد و در حق ایشان نیکی کند. غریب پرور. غریب نواز
لغت نامه دهخدا
تصویری از غریب پروری
تصویر غریب پروری
غریب نوازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریب پرست
تصویر غریب پرست
آنکه مردم غریب و بینوا را بنوازد، غریب پرور
فرهنگ لغت هوشیار